
*بحران آتشسوزی هورالعظیم؛ چرا مدیریت نمیشود؟*
عبدالرسول نوری
باید بپذیریم که ایران در منطقهای خشک و نیمهخشک واقع شده است. میانگین بارندگی کشور حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیمتر در سال است؛ رقمی که از بارش حدود ۸۰۰ میلیمتر در نوار شمالی تا تقریباً صفر میلیمتر در کویر ـ که به آن «باران جنی» گفته میشود؛ بارانی که پیش از رسیدن به سطح زمین تبخیر میشود ـ بهدست میآید.
در دهههای گذشته، هزاران هکتار از اراضی دیم به زمینهای آبی تبدیل شده و تپهماهورهای گسترده در دامنهها و دشتها تسطیح و زیر کشت رفتهاند؛ آن هم با روش آبیاری غرقابی که ۱۰ تا ۱۰۰ برابر استانداردهای جهانی آب مصرف میکند.
از سوی دیگر، با فشارهای بخشی و سیاسی، صنایع بزرگ و آببَر در مناطقی چون اصفهان، کرمان، یزد و خوزستان احداث شدهاند؛ صنایعی که هرکدام بهاندازهی مصرف روزانهی یک شهر ۵۰ هزار نفری آب نیاز دارند.
همچنین هزاران حلقه چاه عمیق و نیمهعمیق ـ با مجوز یا بدون مجوز ـ حفر شده که سفرههای آب زیرزمینی را به مرز نابودی رسانده است.
قطع بیرویهی درختان و تخریب پوشش گیاهی نیز مزید بر علت است؛ کافی است به پیرامون شهرها و روستاهای خود نگاه کنیم تا جای خالی درختان ۴۰ و ۵۰ ساله را ببینیم.
در کنار همهی این عوامل، برداشت نفت در هورالعظیم و دریغکردن حقآبهی تالاب سبب شد بخشهای وسیعی از این پهنهی ارزشمند خشک و مستعد آتشسوزی شود.
وجود فلرهای نفتی، آتشزدن مزارع نیشکر و سوختن نیزارها و پوشش گیاهی تالاب نیز بار آلودگیهای زیستمحیطی را دوچندان کرده است.
نتیجه روشن است:
خوزستان سالهاست میزبان دائمی ریزگردها، بیماریهای تنفسی و بحرانهای زیستمحیطی است؛ و زندگی مردم این استان، تحتتأثیر این وضعیت، روزبهروز دشوارتر میشود.
در این میان مدیریت بحران بجای یافتن راه های علمی برای کاهش آلاینده های زیست محیطی ،تعطیلی مدارس و ادارات را انتخاب نموده اند!
عامل اصلی تمام این چالشها، بهروشنی، مدیریتهای غیرتخصصی و تصمیمگیریهای ناهماهنگ است؛ مدیریتی که نهتنها پاسدار منابع حیاتی نبوده، بلکه به تسریع در تخریب آنها کمک کرده است.
امروز زمان آن است که هشدارها جدی گرفته شود و مدیریت علمی، اکولوژیک و آیندهنگر جایگزین رویکردهای کوتاهمدت و ناپایدار گردد؛ پیش از آنکه خسارتها جبرانناپذیر شوند.
https://didarkhouzestan.ir/?p=23874

