همان طور که پیش بینی ش تعداد زیادی از افراد برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور مراجعه کردند.
از کسانی که سوابق مختلف مدیریتی دارند تا کسانی که گمنام و جویای نام و مشتاق دیده شدن هستند از مدیران اسبق ؛ ادوار و فعلی از تهران و نقاط دور و نزدیک همه و همه آمده اند.!!
جدا از ثبت نام شدگان ؛ افرادی که درپشت درهای وزارت کشور از کاندیداتوری دراین ماراتن رقابتی بعلت عدم احراز شرایط ابتدایی بازماندند را باید به جمع دلدادگان ردای ریاست جمهوری اضافه کرد..! در مجموع همه این افراد خود را مسنحق سکانداری قوه مجریه می دانند!.
عجیب است !! ینهمه آدم کاربلد داریم و انبوه مشکلات کشور؟
جای سوال است !یک جای کار می لنگد!!
از میان نامزدهای عرصه رقابت انتخاب رییس جمهوری برخی نماینده جناح سیاسی خود(نه حزب شناسنامه دار) هستند که این جناح ها فاقد کارکرد حزبی واقعی هستند . برخی دیگر احساس تکلیف کرده اند. برخی جایگاه مدیریتی دارند اما منصب خود را می خواهند ارتقا دهند . بیش از هفتاد درصد این افراد کسانی چون نمایندگان بعضا فعلی و اکثرا نمایندگان موصوف به اسبق! هستند که درانتخابات محلی شهرشان هم رای نیاوردند ولی درسطح ملی موفقیت خود را دارند محک می زنند بالاخره ازاین ستون تا آن ستون فرج است!!
بسیاری از این افراد. روح(( آقای دوربینی )) معروف به کالبدشان نفوذ و فرصت استثنایی جهت طرح خود بدون (( هر هزینه ای )) را در رسانه ها و صدا وسبما مناسب دیده اند.
کاندیداهایی خندان که نه برنامه های خود را ارائه بلکه فعلا فقط به رونمایی از شناسنامه در برابر دوربین ها پسنده نموده اند.!
اینکه چه برنامه هایی برای مهار تورم ؛ رکود ؛ حل مشکل تحریم ها و بهبود روابط در حوزه بین الملل دارند؛برای مسکن ؛ اشتغال و آینده نه چندان روشن جوانان ؛ مبارزه با فساد اداری و اختلاس ها و سطح پایین بهره وری وهزار مشکل ریز درشت دیگر دارند بماند تا وقت دیگر!
براستی چرا در کشور ما بسیاری از افراد جایگاه خود را نمی دانند وخود را مسنحق تصاحب هر تخصص و منصب می دانند؟
اول: بعلت محدودیت در فعالیت های حزبی در کشور احزاب کارآمد ؛ فراگیر شناسنامه دار ؛ عضو پذیر ودارای اساسنامه که بتوانند با معرفی کاندیدای حزب متبوع براساس طرح مدون و برنامه های شفاف به جامعه در این فضای رقابت انتخاباتی شرکت و پاسخگوی بخشی از افکار عمومی جامعه باشند در نهایت بعد از موفقیت احتمالی در چارچوب خط مشی حزب و قوانین کشور در جهت توسعه کشور و تحقق وعده ها ایفای نقش کنند حضور فعالانه ندارند. بدیهی است در چنین شرایطی تفکرات فردی و حتی قومی جایگزین نگاه فراگیر حزبی می شود.
دوم:افرادی که در عرصه انتخابات ریاست جمهوری کاندید می شوند باید از رجال سیاسی شناخته شده و دارای سابقه مدیریت در سطح کلان و صاحب ایده و تجربه در حوزه های مختلف سیاسی؛ اجتماعی؛ اقتصادی و مورد حمایت حداقل بخشی از بدنه سیاسی کشور و افکار عموم باشد و…ونهایتا شناخته شده ای مقبول در اذهان جامعه و در سپهر سیاسی کشور باشد.
به نظر می رسد بهتر است با تغییراتی در قوانین فعلی قبل از ثبت نام هر فرد متمایل به کاندیداتور ی ریاست جمهوری طی یک پروسه و تحت شرایط یک کارزار الکترونیکی حمایتی ؛ فرد مذکور توانایی جذب حمایت سقف مشخصی از جامعه مانند یکصد هزار نفر را به خود داشته باشد دراین صورت مجوز ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی را دریافت در غیر اینصورت و ناتوانی از تامین این کاراز که به منزله عدم استقبال عموم است از ثبت نام بعنوان کاندید انتخابات ریاست جمهوری باز بماند.