
سردار، سر دادی که ایران بماند؛ و این سرزمین سرافراز خواهد مان
شهادت سرافرازانهی سردار سپهبد سلامی، فرمانده دلاور و فداکار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زخمی بر قلب ایران و مایهی سرافکندگی دشمنان کوردل بود؛ دشمنانی که سالها خواب از چشمشان ربوده شد بهدست مردی که ترس را نمیشناخت، و امید را در دل دوستان زنده میداشت.
او دلیر بود و جسور؛ سربازی با نشان سرداری، و سرداری با جانِ سرباز. سینهاش سنگر غیرت بود، گامهایش تفسیر شجاعت. در نگاهش آتش ایمان شعله میکشید و در قلبش، پرچم ولایت به اهتزاز درآمده بود. هر شبش، دژبانی برای روزهای ایران، و هر روزش، رزم در میدان بیامان مقابله با ستم و فتنه و ترور.
سردار سپهبد شهید سلامی خار چشم دشمنان اسلام بود؛ خاری که نه از زمین روییده بود، بلکه از ریشهی ایمان و فطرت برخاسته بود. او امنیت را واژهای ژرفتر از اقیانوس و گستردهتر از آسمان معنا کرد، و در کنار همرزمانش، آن را بر تارک ایران اسلامی حک کرد.
او فرزند حماسه بود، وارث بدر و حنین، سربازی از نسل کربلا؛ کربلای امروز، و حسینِ زمان. ایستادگیاش در برابر زبونی، پایمردیاش در برابر بیرحمی، و ایمانش در برابر کفر، چنان بود که دشمن بداند: سردار، سر دادی که ایران بماند؛ و این سرزمین سرافراز خواهد ماند.
و امروز، اگرچه پیکر مطهرش در خاک آرام گرفته، اما یاد و راهش زندهتر از همیشه در دلها میتپد. چراکه شهید هرگز نمیمیرد؛ او زنده است، حاضر است، ناظر است. صدای گامهایش همیشه در میدان مقاومت شنیده میشود، و فریاد غیرتش در گوش زمان میپیچد.
سردار سلامی، شهید زندهی وطن ماست؛ نماد وفاداری، مظهر عزت، و نشان افتخار مردمانی که «شهادت» را پایان نمیدانند، بلکه اوج بندگی و آغاز جاودانگی میشمارند
ابراهیم متینسیرت
https://didarkhouzestan.ir/?p=22780